حزن سبز
به نام خدا
همیشه خدا حافظی برایم سخت بوده. از دور شدن از عزیزانم گرفته تا ترک خانه ای که سالها درش برایم باز و بسته شده و تا حتی ماشینی که در رکابم بوده. کتاب و فیلم هم از این عادت مستثنی نیستند. یک هفته میشود که 49 قسمت سریال لحظه گرگ و میش را دیده ام و امشب قسمت آخرش است. سریال پر است از ضعف و نکته منفی ولی حس عشق عمیق جاری بین یاسمن و حامد برایم بسیار جذابش کرده. تلنگر اینکه همه چیز این دنیا گذراست و بدی و خوبیش درهم در گذر است تنم را و ذهنم را میلرزاند.
بعد از این قسمت آخر، دلم برایش تنگ میشود و همان حزن سبز همیشگی برای مدتی به سراغم خواهد آمد. این حزن را مزه مزه میکنم و طعم شیرینش به جانم خواهد نشست و ته نشین میشود تا تجربه ای دیگر که دوباره از اعماق وجودم بلند شود و روحم را درگیر کند.
+ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مهر ۱۴۰۴ ساعت توسط خود خودم
|